دنیا به حال آل علی غبطه می خورد
دنیا به حال آل علی غبطه می خورد
بر آن همه کمال علی غبطه می خورد
دنیای فانی من و تو ای مرید عشق
بر روح بی زوال علی غبطه می خورد
یوسف که در قشنگی صورت نمونه بود
هر لحظه بر جمال علی غبطه می خورد
عالم همه فدای نخ شال سبز او
حبل المتین به شال علی غبطه می خورد
باغ و چمن به جای خودش ، در تمام فصل
جنّت به سیب کال علی غبطه می خورد
تنها نه هر سخنور و راوی و کاتبی
حتی نبی به قال علی غبطه می خورد
عاشق هماره در پی معشوق گفته است
بر عشق بی مثال علی غبطه می خورد
بالاترین مدال شجاعت ازآن اوست
رستم بر این مدال علی غبطه می خورد
رنگ سفید و سرخ و طلائی و زرد و سبز
بر آن سیاه خال علی غبطه می خورد
با اینکه او به مال کمش کرد اکتفا
اما جهان به مال علی غبطه می خورد
حق اش نبود خانه نشینی و بی کسی
حقانیت به حال علی غبطه می خورد
گرچه که او به شصد و سه سالی بسنده کرد
تاریخ ما به سال علی غبطه می خورد